فاطمه سادات فاطمه سادات ، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

ناناز مامانی و بابایی

دردانه ام تولد زيبايت مبارك

دختر عزیز و دوست داشتنی من .... 19 دي دومین سالیه که با تمام وجودم بخاطر وجود تو نازنینم سر به سجده میذارم و خدا رو بخاطر حضور تو همیشه، عزیزم هزار بار شکر میکنم.... از  روزی که نطفه، تو همیشه عزیزمو تو وجودم حس کردم باورت کردم عاشقانه لگد هاتو ..تکونهاتو .. لمس کردم و بیصبرانه ثانیه ها رو به عشق در اغوش کشیدنت شمردم و اون لحظه ای که مشامم با عطر وجودت پر شد برای من نهایت زندگی و عشق بود وبس..... گریه کردی .. گریه کردم.. . خندیدی... خندیدم ...نخوابیدی... نخوابیدم ... راه رفتی دستای کوچولوی نازتو  با عشق توی دستای خستم گرفتم با تو بودم ... هستم ... و خواهم بود تا همیشه ....     دردانه ام راه زیا...
19 دی 1392

ناز گلم روزت مبارك

ای بهار آرزوی نسل فردا،دخترم / ای فروغ عشق از روی تو پیدا، دخترم چشم وگوش خویش را بگشا کز راه حسد / نشکند آیینه ات را چشم دنیا، دخترم دست در دست حیا بگذار وکوشش کن مدام / تا نیفتی در راه آزادی از پا، دخترم کوه غم داری اگر بر دوش دل همچون پدر / دم مزن تا می توانی از دریغا، دخترم با مدارا می شوی آسوده دل،پس کن بنا / پایه رفتار خود را بر مدارا، دخترم نازدونه ي مامان روزت مبارك دوستت داريم ...
16 شهريور 1392

عزيزكم سلام

دختر نازنينم سلام ماماني منو ببخش كه دير به دير وبلاگت رو اپ ميكنم آخه اين مدت سرم حسابي شلوغ بود . ولي قول ميدم ديگه تكرار نشه طي اين مدت خيلي اتفاقات افتاده كه دونه به دونه واست مي نويسم شما تا الان 12 تا دندون درآوردي 6 تا بالا 6 تا هم پايين راه رفتنت ديگه كامل شده الان همش دوست داري بدوي خيلي شيطون بلا شدي اول از هر كاري دوست داري هر جا كه ميريم پشتي ها رو بندازي،پشتي هاي خونه خودمون كه ديگه از دستت كلافه شدن چون يك مدت به شدت كم اشتها شده بودي به تجويز دكتر بهت مولتي ويتامين سانستول ميداديم اما بعد از يك مدت، قسمتي از صورت و بدنت جوشهاي ري...
2 شهريور 1392

شيطنتهاي فاطمه سادات در محل كار ماماني

دختر نازنينم روز به روز كه بزرگ تر ميشي شيطون تر مي شي حالا ديگه با تو سركار اومدن واسم سخت شده ديگه  بيش از يك ساعت نميشه توي اتاقم نگهت دارم ميخواي بري بيرون محوطه بري اتاق همكارهاي ديگه به وسايل دست بزني لحظه به لحظه مي پرسي اين چيه؟ و با اون زبون كوچولوت اسمش رو تكرار مي كني بعضي كلمات رو كه نميتوني بگي و به جاش چيز ديگه اي ميگي شيرين ترين دقيقه است .   عاشق اب بازي هستي داخل فضاي سبز محل كار ماماني يه شير اب را زير نظر كردي و هر وقت چشم من رو دور مي بيني سريع خودت رو بهش ميرسوني و اب بازي ميبكني و بعد با لباسهاي خيس مياي و ميگي داداتي هيس (ساداتي خيس)يعني ساداتي لباسهاشو خيس كرده   ...
2 شهريور 1392

عشق و مادر

بر مقدم دختر پیمبر صلوات بر چشمه ی پاک حوض کوثر صلوات بر محضر حضرت محمد تبریک بر مادر شیعیان حیدر صلوات مادر عزيرم روزت مبارك به پاس تمامي محبتهاي بي ريايت ،دستان مهربانت را بوسه باران ميكنم   تو ای مادر که یک عمره دلت با غصه دم سازه صبوری های تو مادر منو به گریه میندازه مثل یک طفل خواب آلوده من محتاج آغوشم از اون لالاییات مادر بخون بازم توی گوشم برای سرنوشت من تو دلواپس ترین بودی برای اشکهای من همیشه آستین بودی تو ای همیشه غم خوارم تو ای مطرح ترین یارم به نام نامی مادر همیشه دوستت دارم       ...
10 ارديبهشت 1392

فرهنگ لغات فاطمه سادات

دختر گلم با اينكه سه هفته از پسر عمو مصطفي كوچكتري ولي تو حرف زدن ازش پيشي گرفتي سعي ميكني خيلي از كلماتي كه ما توي حرف زدن ازشون استفاده مي كنيم سريع تكرار كني و خيلي زود ياد ميگيري اينها كلماتي است كه تو ادا ميكني: با = آب بابايييييييييييييي = باي ياي بايي = بابايي ماني = ماماني قاقا = آقا ماد دون = مادرجون دالي = دايي علي خالي = خاله كلي = كله اني = انيس مدي = مهدي پاتي = فاطمه سادادي = ساداتي معو = عمو معه = عمه مي = موش اپو = هاپو بعو = ميو (گربه) ابس = اسب مايين...
3 ارديبهشت 1392

شيرين كاريهاي ساداتي

دختر خوشكلم سلام امروز ميخوام از شيرين كاريهات بنويسم كه باعث ميشه تو دل همه بشيني و خواستني هستي و خواستني تر بشي    همكارهاي ماماني همه دوست دارن و كلي طرفدار داري وقتي اول صبح كه وارد محيط كار ميشيم و با اون زبون شيرينت ميگي سلا (سلام )و دستت رو به نشونه ي سلام كردن ميبري بالا ،ميخوام بخورمت دوباره وقت رفتن دستت رو تكون ميدي و ميگي بابايي (يعني باي باي) اگر هم بخواي كسي رو ببوسي صورت نازنينت رو ميبري جلو و ميگي بهههههه اين جور يعني ميبوسي خيلي از كلمات رو درست ادا ميكني به جز كلمه اب ،كه به اون ميگي با وقتي دارم ظرف ميشورم مياي كنارم و ميگي بالا،يعني منو بذار روي كابينت ،اون وقت دستت رو ميكني توي سينك و شروع ميكن...
3 ارديبهشت 1392